پيام
* گل نرگس *
93/6/17
* گل نرگس *
بسم الله الرحمن الرحيم / مي گويند کبوتر هاي نامه رسان ، راهشان را گم نمي کنند ... !/
چه برسد که کبوتر حرم باشند و ... /
مگر مي توانند دل بکنند ؟!/
کبوتري نشسته روبرويم /
کنار پنچره/
انگار ميخواند ، نامه هاي وجودم را .../
کمي اين طرف تر بيا/
ميخواهم ، پيوست ِ نانوشته هاي نگاهم که ميخواني/
دلم را/
تقديم کنم .../
برسان به دستش ../
نانوشته ها ي نگاه/
و
دل ِ زخم خورده
را ...
ــ
+ دلنوشت
* گل نرگس *
سلام عليکم / مطمئنم قاصدک ِ شما هم دلتونو برده ... /حکايت ِ شماي دلشکسته و اون قاصدک ِ پر شکسته خيلي دلنشين و زيبا بود ... خيلي ... اينکه. ... شايد شبيه ِ حکايت ِ دل ِ من و کبوترايي که ميون اين سياهي ميان و ميرن و يه آهي ميکشن که کاشکي گنبد طلا ... / بگيد سلام ِ مارو هم برسونه ... / دعامون کنين ... /بچه بوديم دلمون اونقدرا زلال بود که قاصدکا مهمونش بودن اما الان ... ياعلي ...