حوالی آفتاب | ||
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد... زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد... بعد از مدتی که خوب تولستوی را به باد ناسزا گرفت، تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت: مادمازل من لئون تولستوی هستم... زن که بسیار شرمگین شده بود، عذر خواهی کرد و گفت: چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟ تولستوی در جواب گفت: شما آن چنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید!...
حوالی نوشت: نگاه شما، کلام شما، رفتار شما شخصیت شماست... زیبا باشید... [ چهارشنبه 92/7/24 ] [ 8:48 عصر ] [ حوالی آفتاب ]
|
||
[ طـراحی : شـریعـتی ] |