سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحت الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍمِنْ اوْلیائِک

حوالی آفتاب
 
صـحـن دوستـان
سقاخونه

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی

اندوه بزرگیست زمانی که نباشی

قبل از نوشتن این پست یه سری به پست پارسال زدم... ببینم پارسال این موقع مرا چه می شد؟

دیدم که حس غریبی داشتم ، نمیدونستم چیه........!

حالا که به این یکسال فکر میکنم میبینم عجیب سال عجیبی بود...

یکنواخت نبود... سال متفاوتی بود...

بیشتر از همیشه همه چیز! داشت... شادی و غم و  گریه و خنده و وصال و فراق و ........................................!

یه سری چیزا تموم شد! یه چیزایی داره شروع میشه!

اصلا انگار دوروی سکه بود این سال.... اونجوری که شروع شد نموند....خوب تموم شد...

ولی خب یادم هست وقتی از یه روزایی دلسرد نشدم پس به این روزام دلگرم نمونم.... آن گذشت و این نیز می گذرد....

ای بابا! هشت خط نوشتم ، اما دریغ از یه خط درست درمون...

ولی پاکش نمیکنم...

اصلا همین که به هشت میرسه یعنی همه چیز خوبه...

در کل سال خوبی بود. الهی شکررررررررررررر.........

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود....


میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست...

بهار امسال هم که پر از بوی حضرت زهراست.....

به فال نیک میگیریم...


خدا یک علی داشت ....

آن هم الحمدلله امام ما شد....

آقاجون آجرک الله...

نوروزتان زهرایی...

پر از بوی یاس و نرگس...

ملتمس دعای خیر شما خوبان..

آخر نوشت:

کی گفته از عشق تو دست میکشم

دارم با خیالت نفس میکشم

چه حس عجیبی، چه آرامشی

گل تقدیم شما

وقتی رضای من،

به رضای " توست "

من، امــان می گیرم ...


[ دوشنبه 93/12/25 ] [ 12:39 عصر ] [ حوالی آفتاب ]
.: Weblog Themes By S.shAriAty :.

اذن دخـول

تو از حــوالــی آفتـــاب و مشرق دل.... به لحظه های زمینی نهاده ای منزل... درون حادثه ها حاضر است تاریکی... تو از حـــوالــی آفتـــاب می شوی نازل...
رواق دارالحجه
پـنجـره فـولـاد
کفشـداری


زائران امروز: 2
زائران دیروز : 89
کل زائران: 111632

SiaVash