حوالی آفتاب | ||
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن ،بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
حوالی نوشت: مادرشوهرعزیز ، مادر زن گرامی عضو جدید هم فرزند شماست... و دیگر هیچ.... [ دوشنبه 92/1/26 ] [ 10:53 عصر ] [ حوالی آفتاب ]
یکی انگار داره دل رو به یه جای غریبی می کشونه ...
حوالی دل: - در را باز کن زهرا جان آمده ام گدایی...در را بازکن مادرجان... -در عزای مادرت یابن الحسن یک دم بیا - میخواستم بگویم : اما فقط میتوانم ................... مگه سکوت چشه؟
[ شنبه 92/1/24 ] [ 11:37 صبح ] [ حوالی آفتاب ]
........
|
||
[ طـراحی : شـریعـتی ] |