حوالی آفتاب | ||
یکی انگار داره دل رو به یه جای غریبی می کشونه ...
حوالی دل: - در را باز کن زهرا جان آمده ام گدایی...در را بازکن مادرجان... -در عزای مادرت یابن الحسن یک دم بیا - میخواستم بگویم : اما فقط میتوانم ................... مگه سکوت چشه؟
[ شنبه 92/1/24 ] [ 11:37 صبح ] [ حوالی آفتاب ]
|
||
[ طـراحی : شـریعـتی ] |